3 درجه بیداری...
دو عکس از دو فیلمِ کاملا متفاوت. یک فیلم ارزشی و دیگری تجاری. فیلم هایی که برای بقای سینما لازم و ضروریه. اما واقعا سینمای تجاری هم بلدی می خواد مثلا یکی میاد زندگی شیرین میسازه که با یک من عسل هم شیرین نمیشه، یکی میاد نیش و زنبور میسازه و حداقل چهارتا اصول فیلمسازی رو رعایت می کنه و به نسبت رقبای تجاریش فیلم قابل قبول تری میشه. این فیلم تجاری که چند روز قبل فیلمبرداریش تموم شد اسمش 3 درجه تب به کارگردانی حمیدرضا صلاحمندِ. کارگردانی که دستیاری کارگردان های به نامی چون بهرام بیضایی، محسن مخملباف، داریوش مهرجویی و... کرده و از بد روزگار علیرغم افکار روشنفکرانه اش به سمت سینمای تجاری کشانده شده. این سومین تجربه او بعد از فیلم های زمانه و نیش زنبور است. در این فیلم رضا عطاران، الهام حمیدی، امیرعلی دانایی، علی صادقی و... بازی کردند.
فیلم دوم که قبلا هم معرفی کرده بودم، بیداری رویاهاست که کارگردان آن محمد علی باشه آهنگر است که 2 سال قبل فیلم فرزند خاک او چندین جایزه از جشنواره فیلم فجر را کسب کرد. در این فیلم امین حیایی، هنگامه قاضیانی، حمید فرخ نژاد، سارا خوئینی ها، امیرحسین آرمان و رز رضوی نقش آفرینی کردند. مطمئنا این فیلم در جشنواره امسال سر و صدای زیادی خواهد کرد...
دسته بیل...
باز بیاین پشت سر دولت دهم حرف بزنید. هی انتقاد کنید. هی اذهان عمومی رو تشویش کنید! هی بگید دولت کاری نمی کنه. هی سر تا پای دولت رو رنگ به رنگ کنید. هی پرونده سازی کنید پشت سر این خدمتگزاران مردم. هی بگید این بوی نفت خفمون کرد سر سفره هامون. هی بگید چرا همه چیمون شده انرژی دسته ای!! بابا دست از سر این دولتِ مردم دوست بردارید، بذارید کارهای زیر بنایی انجام بده. بذارید اقتصاد رو متحول کنه. بذارید یه کاری کنه که پولدار نداشته باشیم، همه هم سطح بشن و با بدبختی زندگی کنن!! بابا چرا نمی فهمید ونزوئلا، سنگال، اتیوپی حامی ما هستن، پس غم نداشته باشین!بیداری رویاها
عکس بالا امین حیایی عزیز، در فیلم جدیدی به نام بیداری رویاهاست (به کارگردانی محمد علی باشه آهنگر) که نقش یک کارگر بلورسازی رو بازی می کنه. فیلمنامه این فیلم چند سالی توقیف بود و به خاطر موضوع جسورانه ای که داره، احتمالا از فیلم های مطرح جشنواره امسال خواهد بود...
البته اسم فیلم هم خودش می تونه عنوان صد تا مقاله باشه در مورد اوضاع الانمون...
رنگ دنیا عوض می شود...

جمعه شب، هفتم رمضان هزار و چهارصد و سی


مرگ ما را با خود خواهد برد...!
این روزها بعد از تورم، آمار مرگ و میر هم هی بالا میرود! پشت سر هم خبر فوت و کشته و زخمی و مجروح، تیتر اول اخبار است. جالب است که این اخبارِ آزار دهنده، بعد از انتخابات خیلی بیشتر شده. واقعا از روز بعد از انتخابات شرایط همه چیز و همه کس فرق کرده، حتی آمار از بین رفتن آدم ها!!
از کشته شدن هموطنان معترض به شرایط سیاسی واجتماعی گرفته تا سقوط هواپیمای کاسپین (در قزوین) و بعد از چند روز سقوط هواپیمای آریا تور(درمشهد) و فوت اسماعیل فصیح (نویسنده) و کشته شدگان تصادفات جاده ای در تیرماه (687 نفر کشته) و فوت مجتبی تکین (دبیر عکس خبرگزاری مهر) به همراه همسر و دخترش، کشته شدن ندا آقا سلطان و اعدام 20 نفر از به اصطلاح پخش کنندگان مواد مخدر و فوت سیف ا... داد (کارگردان و معاونت سینمایی دولت خاتمی) و فوت محسن روح الامینی (فرزند مشاور محسن رضایی-از دستگیر شدگان 18 تیر) و فوت مهدی آذریزدی (نویسنده) و مرگ فرخ لقا هوشمند (بازیگر) و مرگ 3 نفر در سقوط هلی کوپتر نیروی انتظامی در کرمان و شهادت سرلشگر حسین لشگری و فوت مهدی اباسلط (نویسنده و فیلمساز جوان) و مرگِ ...
خدا به این ملتِ همیشه در صحنه رحم کند...
روزی خواهد آمد...

دوباره طاقها برای نصرت تو قد علم می کنند...
کاش دردمان همیشه با توسل به تو آرام گیرد...
کاش انتظار تو زنگی باشد که از نافرمانیت بازمان دارد...
بیا و عدل را در این بی عدالتی مطلق، حاکم کن...
بیا و مظلومان را از سلطه رهبرانی که فقط حرف آزادگی می زنند، نجات ده...
...
سن پترزبورگ... کات
فیلم سینمایی سن پترزبورگ به کارگردانی بهروز افخمی پس از 4 ماه و نیم فیلمبرداری که از 15 اسفند 87 آغاز شده بود، تمام شد.
این فیلم چندین بار، با چند کارگردان، در مرحله پیش تولید متوقف شده بود و بسیار حاشیه داشت، اما بالاخره افخمی بود که آستین بالا زد و با تمام قدرت، با یک گروه حرفه ای کار را آغاز کرد و پس از 104 جلسه فیلمبرداری، کار را تمام کرد...
به نظرم دست اندرکاران این فیلم جزو صابرترین عوامل سینمای ایران بوده و هستند...!!
جهان، قابل تحمل...

اصولا در شرایط فعلی که بیشترِ مسائل، در سایه ای از نا امنی در گذر است و اکثریت مردم بدنبال روزنه ای برای خروج از شرایط خاص روزمرگی خود هستند و حتی حرفهای خود را در دلشان نگه می دارند که مبادا به کسی بر بخورد! وضعیت به گونه ایست که با نیم نگاهی به اوضاع پیرامون، یک احساس سستی و سرخوردگی را در مردم می توان درک کرد. احساس می کنم مردم نیاز به یک شوک دارند که حرفهای جدیدی بشنوند و ایده های تازه ای (حداقل) ببینند. مثل تیم فوتبال که تا با مسائلی درگیر میشه، سریع سرمربی عوض می کنند تا انرژی تازه ای به بازیکنان داده بشه و لحن جدیدی رو به تیم حکمفرما می کنند...
اما با وجود همه مسائل، که حتی تیتروار هم نمی توان به آنها اشاره کرد!! ولی به قول استاد، جهان همچنان مکان قابل تحملی است...!
وقتی سکوت فریاد می شود...
نامه سرگشاده محمد مهدي عسگرپور (مدیر عامل خانه سینما) به عليرضا سجادپور (دبير هيات اسلامي هنرمندان) 3/4/88:
علیرضا سجادپور (دبير هيات اسلامي هنرمندان) در گفتوگو با فارس (1/4/88): علت سكوت «خانه سينما» در مقابل آشوبهاي اخير را نميفهمم
دبير هيئت اسلامي هنرمندان گفت: خانه سينما بايد رسما اعلام كند كه هيچ كدام از هنرمندانش ربطي به اين آشوبها ندارند و اگر كسي با رسانههاي خارجي صحبت كرده، او را از اين صنف اخراج كند. من علت سكوت عجيب و مرگآور «خانه سينما» را نميفهمم.سجادپور به عملكرد هنرمندان در بحثهاي اخير اشاره كرد: من احساس تأسف جدي از بعضي همكاران هنري-فرهنگي خودم ابزار ميكنم. من شنيدهام (كه اميدوارم كه اشتباه شنيده باشم) كه برخي از اينها كه اسم هنرمند و سينماگر را يدك ميكشند با رسانههاي خارجي مصاحبه كردهاند و از اين آشوب اعلام حمايت كردهاند. من واقعا ابراز تأسف ميكنم و ميخواهم بگويم كه ديگر اين هنرمند، سينماگر، اسماش هنرمند مردمي نيست. اين سينماگر حتما بيگانهپرست است. وي از مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و صداوسيما درخواست كرد تا نسبت به وقايع اخير در ارتباط با هنرمندان پيگيريهاي لازم را انجام دهد و گفت: من به طور جدي از مسئولان وزارت ارشاد و تلويزيون ميخواهم كه مسئله را پيگيري كنند. سجادپور گفت: تمام كساني كه وجهه اپوزسيون به خود گرفتهاند، كساني هستند كه گوشت و خونشان از پول دولت پر شده، سلول به سلول بدنشان از وامها و كمكهاي دولتي پر شده و دانه به دانه كارهايشان (كه به خاطر آنها شناخته شدهاند) از پول دولتي ساخته شده و حالا سر بزنگاه عليه همين دولت و نظام ميايستند!وي در ادامه افزود: من از همين جا تمام مسئولان ارشاد و تلويزيون را به يك هشدار جدي، بيداري و برخورد فرا ميخوانم و در عين حال به تمام صنوف سينمايي ميگويم كه الان وقتش است تا نشان دهند كه صنف هستند.مدير اجرايي هيئت اسلامي هنرمندان با اشاره به مسئوليت خانه سينما گفت: خانه سينما به چه دردي ميخورد، جز اينكه الان بيايد وسط و رسما اعلام كند كه هيچ كدام از هنرمندانش ربطي به اين آشوبها ندارند و اگر كسي با رسانههاي خارجي صحبت كرده، خانه سينما بايد او را از اين صنف اخراج كند. من علت سكوت عجيب خانه سينما را نميفهمم. وي گفت: اينها ميگويند يك انتخاباتي بوده، ما اعلام حمايتي كرديم و تمام شده و رفته، نخير! تمام نشده. شما بايد بعد از اين اعلام حمايت، اعلام برائت كنيد، از اين كارها. چطور آن موقع با شور و شوق حركت ميكرديد. چطور شده كه حالا سكوت مرگ آوري به شما دست داده؟ من اكيدا عرض ميكنم خانه سينما و صنوف سينمايي بايد كاملا بيايند وسط و كاملا روشن موضعشان را روشن كنند. چون يك شبهات جدي در جامعه وجود دارد كه بخشي از بدنه اينها، دارند با اين جريان همراهي و همياري ميكنند. سجادپور در انتهاي سخنانش گفت: چرا درست موقعي كه وقت سخن گفتن است، اينان را سكوتي مرگآور ميگيرد؟ به نظرم حجت بر همه تمام شده و الان مردم از مسئولان انتظار برقراري امنيت دارند و اگر مسئولان در برقراري امنيت ناتوان هستند، اعلام كنند كه مردم در اين باب كمكشان كنند و اگر واقعا ناتوان هستند، اعلام ناتواني كنند.
به پا خیزید...
امام خمینی (ره): آقای مهندس موسوی، آنان که در مقابل شما ایستاده اند توانایی اداره یک نانوایی را هم ندارند. (صحیفه نور.جلد21.صفحه199)
سید محمد خاتمی: به پا خیزید و با نوشتن نام زیبای موسوی دِین خود را به اسلام و ایران ادا کنید. (دوم خرداد 88)
پیدا کنید رئیس جمهور را...!!
اگه یادتون باشه، 4 سال پیش شهردار سابق تهران (احمدی نژاد) در دوران کاندیداتوری خود گفته بود: "آیا مشکل کشور ما این است که فلان دختر یا پسر چه لباسی می پوشد و موهایش را چطور آرایش می کند! در کشور کارهای مهمتری است که باید به آنها رسیدگی کنیم!"اما وقتی شهردار، رئیس جمهور شد، همه چیز عوض شد. تنها مشکل کشور ما پوشش جوان ها و آرایش موهایشان شد و بقیه مسائل مملکت هم دایورت شد به...
انواع و اقسام طرح ها از جمله طرح امنیت اجتماعی، انضباط اجتماعی، ارتقای امنیت و گشت های ارشاد و... در کشور (مخصوصا تهران) اجرا شد و جوانان مملکت را مورد عنایت قرار دادند. ولی ای کاش یک گشت ارشادی بود که رخت و لباس رئیس جمهور رو چک می کرد که حداقل آبرومندانه لباس بپوشه...
عکس بالا نمونه ای از پوشش آقای احمدی نژاد است که در یک مراسم رسمی ثبت شده است. مطمئنا رئیس جمهوری اسلامی ایران قابل شناسایی است. نفر دوم از سمت چپ...
امسال هم رئیس جمهور نشدم...!!
اصولا در ایران راه های ساده ای برای معروف شدن هست، یکی از راه هایی که کاملا قانونی است و قانون اساسی هر چهار سال یکبار به مدت 5 روز برای علاقمندان تدارک دیده و دموکراسی و آزاد اندیشی و مردم مداری!! را ترکانده، همین ثبت نام ریاست جمهوری است...!! اونم نه معروفیت فقط در سطح ایران، بلکه در کل دنیا، اونم نه در سایت های پیش پا افتاده، بلکه در سایت های معتبر خبری جهان... تازه چون موجبات خنده ی جهانیان هم میشیم، بیشتر تو ذهنشون می مونیم...!!!

من هم از همین امروز برنامه هام رو تنظیم کردم که چهار سال دیگه به یاری خدا، جزو اولین ثبت نام کنندگان ریاست جمهوری باشم!! البته اون موقع باید رقبای انتخاباتیم رو هم بررسی کنم ببینم از کجا اومدن، از مدرسه تعطیل شدن اومدن، از مهد کودک، از دهاتشون، از شهرداری یا...به نظرم، شما هم مدارکتون رو آماه کنید 4 سال دیگه دور هم باشیم...!!!
پیمان ابدی در خانه ی ابدی...
تو مصاحبه ای که عید ازش پخش شد می گفت: "سال 87 سال خیلی خوبی برای من بود، مطمئنم سال 88، سال بهتریست..."
پیمان ابدی جزو معدود آدمای سینمای ایران بود که به این زودی ها جای خالیش پر نمیشه...به ده نمکی حسادت نکنیم...!!
اخراجی ها هم واسه خودش پدیده ای شد. هر کسی یه نظری راجع به فیلم و کارگردانش میده. جالبه، بعضیا که فیلم رو ندیدن هم نظر میدن! اصلا خیلی وضعیت جالبی شده، از یکطرف منتقدا فیلم و کارگردانُ با خاک یکسان کردن، از یکطرف آنقدر استقبال مردم خوب بوده و فروش بالا بوده که ده نمکی بدون اینکه بخواد خودشُ خسته کنه جواب منتقدا داده شده.نمی دونم چرا فیلم مردم پسند واسه منتقدا قابل هضم نیست؟! خوب دوستان عزیز، سلیقه اکثر مردم ما همینه، کاریش نمیشه کرد. مثل اینکه مثلا بگیم مردم چرا تو انتخابات این رئیس جمهورُ انتخاب کردن؟! خوب سلیقه مردم همینه، نمیشه به این راحتی عوضش کرد. (البته در صورتی که آرا درست شمارش شده باشد!!)
بابا چرا با ده نمکی در می افتین؟ مگه گفته من دیوید لینچم آخه؟!!! خوب بود میومد فیلم ایوب پیامبرُ (کارگردان: فرج ا... سلحشور) می ساخت که کلا یک میلیون و دویست و بیست هزار تومان بفروشه؟!! حالا درسته بعضی وقتا که میاد از فیلمش دفاع کنه جوگیر میشه و چهار تا حرف گنده میزنه که خیلی به قیافش نمی خوره و لج آدمُ در میاره، اما دلش پاکِ پاکِ...
ضمن اینکه دیگه خیلی هم نباید به گذشتش توجه کنیم چون به لطف دولت اصلاحات! مسعود خان هم خیلی اصلاح شده. هم اصلاح صورت و ریش، هم اصلاح بنیادی اعتقادی- اخلاقی...پس بیایم به ده نمکی حسادت نکنیم. چون لقبِ کارگردان پر فروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران، خدایی لقب کمی نیست. هر چقدر هم بگیم فیلم مزخرفی بود و همش لودگی بود و کارگردانش اینکاره نبود وشریفی نیا همه کارشُ کرده و ده نمکی قبلا رئیس چماق به دست ها بوده و سواد سینمایی نداره و... باز فعلا این لقبِ ده نمکی است و تا چند سال دیگه هم هیچکس نمی تونه این لقبُ ازش بگیره...بی حاشیه...
سال اصلاح الگو...
اُبهت رئیس جمهور...
درباره الی...
آقا خیلی مبارک باشه خرس نقره ای... ایشاا... خدا بیشترش کنه... ایشاا... بقیه حیوونارو هم بگیریم... ایشاا... یه باغ وحش جایزه بگیریم...!! البته خرس که واسه سینمای ما چیزی نیست، برو بچ یوزپلنگ گرفتن...!!
داوران سیاستمدار...
یا مثلا به فیلم بهرام بیضایی چندتا جایزه دادن و بجاش جایزه کارگردانی و منتخب تماشاگران رو به اصغر فرهادی دادن واسه درباره الی...
یعنی یک داوری همه پسند، محتاطانه، با سیاست، آبرومندانه...
عکس بالا: مسعود ده نمکی در کنفرانس مطبوعاتی اخراجی ها 2 (فقط عکس ایشون در زمان نگارش مطلب تو دوربینم بود!!)
سید محمد...
دست تک تکِ اعضای محترم دولت که شبانه روز مشغول خدمت به مردم هستند درد نکنه مخصوصا نوکر ملت ایران!!!
حالا از همه این دستاوردها و پروژه ها و ماهواره امید ایران بگذریم، بنظرم یکی از دستاوردهای بزرگ دولت نهم، کاندیداتوری سید محمد خاتمی است... دولت نهم آنقدر این پول نفت را سر سفره ها آورد که سید محمد عصبانی شد و دو دوتا چهارتا کرد و تصمیم گرفت بیاد بالا سرِ مردم باشه که اینقدر تو ناز و نعمت بزرگ نشن...!!
خدارو شکر سید محمد آمد... امیدوارم مردم هم با او بیایند...



بعد از مدت ها رفتم برای عکاسی از مسابقه فوتبال. اونم چه مسابقه ای شد. لیگ دسته یک، بازی تیم نساجی مازندران با برق شیراز. از بس بازی حاشیه داشت دیگه کسی به خود بازی توجه نکرد. داور هم علاوه بر اینکه افتضاح قضاوت کرد، بعد از بازی کتک مفصلی از طرفدارای تیم نساجی خورد...!



















